آیا دره سیلیکون بعدی در چین است؟
به گزارش تور ایتالیا ارزان، بیش از چهل سال است که دره سیلیکون منبع الهامات و انقلاب های فناوری دیجیتالی است. همان طور که دیترویت قلب انقلاب های اتومبیلی و منچستر اولین شهر صنعتی نام گرفته است. دره سیلیکون (Silicon Valley) جای رشک برانگیزی است. سال ها است که کشورهای دیگر درصدداند برای خودشان یک دره سیلیکون بسازند. بارها در سخنرانی افتتاحیه نمایشگاه های IT مانند جیتکس و حتی همین الکامپ خودمان جمله هدف ما تبدیل شدن به قطب IT منطقه و بزرگ ترین صادرنماینده فناوری و محصول است را شنیدیم ولی یک ادعای تو خالی بیشتر نبوده و آمار و ارقام، موقعیت استراتژیک، تعداد استارت آپ ها، میانگین سرمایه گذاری، نیروی انسانی و خیلی چیزهای دیگر نشان دادند یک مانور تبلیغاتی است. اما چین و خاصاً شهر پکن داستانش متفاوت است و همه گزارش ها از چند سال پیش نشان می دهد خبرهایی است و باید آدرس دره سیلیکون دوم را در پکن یا یکی از شهرهای فناوری چین جست وجو کرد. کشور چین به صحنه ای برای نمایش فناوری تبدیل شده و این صحنه هر روز در حال بزرگ تر شدن است. شهرهایی مانند پکن، شن ژن و شانگ های دره سیلیکون قدیمی را تهدید می نمایند. در سال 2013، طی تحقیق از مدیران اجرایی شرکت های فناوری، 33 درصد معتقد بودند دومین کشوری که لیدر فناوری خواهد بود، چین است و تا سال 2017 دره سیلیکون دوم در این کشور ساخته خواهد شد. در سال 2014، پکن 70 کالج و دانشگاه دارد، 30 درصد از بودجه سرمایه گذاری چین را به خود اختصاص می دهد، 14.5 میلیون کاربر اینترنت و تعداد کل جمعیت آن 20 میلیون نفر است. یعنی ضریب نفوذ اینترنت 72 درصد است و میزبانی 38 میلیارد صفحه وب را برعهده دارد. رشد سرمایه گذاری مخاطره آمیز آن 1.4 میلیارد دلار است و جمعی از بزرگ ترین شرکت های استارت آپ، تولیدنماینده و کارخانه ای در کنار یکدیگر جمع شده اند. شرکت هایی مانند لنوو و شیائومی در این شهر خیمه زده اند و چندین مرکز بزرگ تحقیقاتی متعلق به شرکت های مایکروسافت (Microsoft Research Asia)، گوگل (Google China) و … فعالیت می نمایند و بالاتر از آن یاد گرفته اند چگونه راه چاره های گروهی خلاقانه ای از خود بروز دهند. با این اوصاف، آیا چین می تواند دومین قطب بزرگ فناوری جهان گردد و به رقابت جدی با دره سیلیکون بپردازد؟
با تور چین سفری خاطره انگیز را تجربه کنید.
غول های دیجیتالی چینی
برای اینکه دستتان بیاید در چین چه خبر است و شرکت هایی با چه سودهایی فعالیت می نمایند به جدیدترین گزارشی که درباره برترین شرکت های اقتصادی رسانه ای دیجیتال دنیا توسط موسسه تحقیقاتی Strategy Analytics منتشر شده است توجه کنید:
این گزارش که در روزنامه گاردین 8 دسامبر 2014 منتشر شده است، از میان ده شرکت برتر اقتصادی حوزه رسانه های دیجیتالی، دو شرکت چینی Tencent و Baidu تنها شرکت های غیرامریکایی این فهرست هستند. رتبه های اول تا سوم را گوگل، آمازون و Apple iTunes به خود اختصاص داده اند و شرکت Tencent Online چهارم است. این شرکت سرویس های شبکه های اجتماعی، ISP، بازی های آنلاین و نظایر این ها در چین ارائه می دهد. این شرکت هر ساله رشد 43 درصدی از نظر درآمد اقتصادی را تجربه می نماید که با فاصله ای اندک نسبت به فیس بوک در رتبه سوم است. شرکت هفتم این فهرست نیز موتور جست وجوی Baidu است که حتی بالاتر از یاهوی ژاپن، نت فلیکس و سرویس های آنلاین مایکروسافت ایستاده است. به گفته میشایل گودمن، دبیر بخش رسانه های دیجیتال موسسه Strategy Analytics، شرکت های اینترنتی چینی یک چالش بزرگ برای شرکت های امریکایی محسوب می شوند و در خانه ها گوی رقابت را ربودند و مالک دره سیلیکون هستند. وی ادامه می دهد: سوال کلیدی در ذهن شرکت های امریکایی این است که آیا این شرکت ها در خارج از کشور چین هم می توانند پیروزیت آمیز ظاهر شوند؟ شرکت هایی مانند شیائومی و OnePlus به این سوال جواب دادندک آری.
اگر بخواهیم از نظر کشوری ارزیابی کنیم، شرکت های چینی رتبه چهارم سریع ترین رشد در میان کشورها را دارا هستند. این تنها محدود به شرکت های اینترنتی نمی گردد و نرم افزارهای امنیتی چینی مانند Qihoo رشد اقتصادی سریع باورنکردنی 123 درصدی را از سال 2013 تا سال 2014 تجربه نموده است. توییتر با رشد 122 درصد در رتبه دوم است و فیس بوک با رشد 66 درصدی جایگاهی بهتر از سومی ندارد. گودمن می گوید: این یک واقعیت است که دو برابر و نیم جمعیت امریکا در چین زندگی می نمایند و شرکت های چینی یاد دریافتد چگونه درآمدزایی نمایند و مهارت های جدیدی آموختند که می توانند یک عامل تهدیدنماینده بزرگ برای بازارهای دیگر باشند.
سرمایه گذاری روی طراحی صنعتی
خبرهایی مانند سرمایه گذاری 750 میلیون دلاری یک دولت محلی در Qianhai برای تاسیس یک مرکز و هاب طراحی و شرکت های خلاق به گوش هر کسی نمی رسد. امریکایی ها تصور می نمایند چین به شدت تحت فشار است تا از تامین زنجیره غذایی برای کارخانه های فراوریی به فناوری های با خلاقیت بالا مانند دره سیلیکون برسد. اما فردی مانند آرنولد واسرمن، بنیان گذار شرکت Idea Factory و یکی از بزرگ ترین مدرسان طراحی صنعتی برعکس فکر می نماید: آن ها می خواهند ناهار ما را بخورند.
مدارس طراحی در سراسر چین دایر شده اند و آموزش می دهند. در واقع، از یک دهه گذشته هزاران برنامه برای افزایش خلاقیت در این کشور راه اندازی شده است. بهترین مدارس طراحی در امریکا به طور مرتب از دانش آموزان چینی میزبانی می نمایند و به آن ها آموزش می دهند و بعد این دانش آموزان به کشور خودشان برمی گردند. کارشناسانی مانند واسرمن استخدام شدند تا بنگاه های طراحی را استارت زده و پروژه هایی در چین، سنگاپور و دیگر کشورهای آسیای شرقی انجام دهند. آسیایی ها حضور چشمگیری در مسابقات طراحی معتبری مانند Spark Design و Architecture Award دارند. به عنوان مثال، هشت نفر از ده نفر برتر برگزیده در بخش مفهوم و دانشجو از کشور کره جنوبی بودند. یکی از داوران این مسابقات آقای واسرمن بوده است.
فراوری ارزان و بیشتر بهتر است یا طراحی و خلاقیت؟
چین پرجمعیت ترین کشور دنیا است و برای اینکه بتواند یک دره سیلیکون بسازد، باید بر بعضی موانع سیاسی و احتمالاً فرهنگی غلبه کند. یکی از مزیت های بزرگ این کشور، سیاست های دولت مرکزی و حزب کمونیست است که فرصت و سرمایه به استان ها و شهرستان ها می دهند تا شرکت های خلاق و دانش بنیان، طراح و فناوری را رشد و توسعه دهند. چینی ها به تقلید و فراوری بالا معروف هستند اما مدت طولانی است که در کنترل کیفیت و کارخانه های سازنده محصولات باکیفیت هم خوب کار می نمایند. اما خط میان طراحی مهندسی گرا (engineering-oriented) با تجربه و تخصص یا بهتر است بگوییم چیزی که در دره سیلیکون به نام خلاقیت و طراحی می شناسیم، مبهم است. آیفون را در نظر بگیرید. اگرچه مهندسان طراحی اپل الهام بخش بودند و طراحی کردند که همه اجزای آن باهم سازگار و متناسب باشند و به خوبی کار نمایند ولی در لحظه آخر استیو جابز، مدیرعامل اپل تصمیم می گیرد صفحه نمایش اولین آیفون از جنس شیشه باشد نه پلاستیک.
آیا چینی ها هم از این چرخش های خلاقانه دارند یا اینکه دور و بر همان تغییرات روزهای اولیه می چرخند؟ داشتن تخصص در فراوری صرف یک شاهکار است اما این قابلیت زمانی ارزشمند است که شما بتوانید یک طراحی را استارت بزنید و تا خاتمه فراوری یک محصول ادامه بدهید. واسرمن دراین باره می گوید: چیزی که ما به عنوان طراحی می شناسیم، یک جرقه آنی خلاقانه نیست. در حالی که ما تصاویری از لحظه اکتشاف و اختراع های بزرگ در ذهن داریم، اما فراوری یک محصول اغلب حاصل یک زنجیره از مغزها، طراحی ها، تجربه و کوشش ها در یک دوره زمانی طولانی است. واسرمن در یک مقاله می گوید چهل سال طول کشید تا آی پد ساخته گردد: برای اینکه درک کنیم چگونه یک نوآوری اتفاق می افتد، باید راستا فراوری آی پد در چهل سال گذشته را نگاه کنید. فقط مفهوم و ایده مهم نیست بلکه جزئی ترین تجربه های کاربری دخیل هستند. آی پد محصول تاریخ تعامل انسان با کامپیوتر و رابط کاربری گرافیکی است.
پاشنه آشیل: نرم افزار و برنامه های موبایل
دولت مرکزی چین موانع زیادی سر راه استفاده شهروندان از اینترنت ایجاد نموده است. تقریباً هر ماه خبری درباره فیلتر تعدادی سایت، سرویس هایی از گوگل، جلوگیری از فعالیت فلان شرکت و محدود کردن دسترسی به شبکه های اجتماعی در چین به گوش می رسد. آخرین خبر بلوکه کردن دسترسی به جی میل از روی سرورهای ثالت بود. یکی از عواقب این سیاست ها، مانع تراشی برای رشد و توسعه نرم افزار، برنامه های موبایل و فناوری های اینترنت است. واسرمن می گوید: شما نمی توانید در انزوا کار کنید. برای مثال مهندسان چینی می خواهند روی یک محصول تحقیق نمایند ولی وقتی کلمات کلیدی خود را برای جست وجو در اینترنت وارد می نمایند، با صفحات فیلتر شده روبرو می شوند. این مثال زیاد احتیاج به شرح ندارد و همه ما ایرانی ها بارها و بارها تجربه اش کردیم و خوب می دانیم محدود کردن اینترنت و فیلترینگ چه تاثیراتی روی علم، تحقیق و توسعه دارد. در بعضی مواقع می توان فرض کرد دولت چین در پی محدودسازی برای بومی کردن و ساختن آن محصول یا سرویس است اما تا هنگامی که آن را ندارد، توسعه دهنده گان چینی ضربه خواهند خورد و یک نقطه ضعف بزرگ محسوب می گردد. چین درباره ساخت و توسعه ابرکامپیوترهایی مانند Tianhi این سیاست را در پیش گرفت و پیروز شد. اکنون Tianhi-2 در مقابل چشمان حیرت زده امریکایی ها (خاصاً شرکت IBM) و اروپایی ها سریع ترین ابرکامپیوتر دنیا است. حتی این شرکت به تدریج دارد پروژه طراحی پردازنده سرور بومی را پیش می برد و پیش بینی می نماید تا سال 2018 بتواند روی ابرکامپیوترهای خود تماماً از سرورها و پردازنده های با فناوری ساخت کشور خودش استفاده کند. اما باید در نظر داشت که باز هم داریم درباره سخت افزار حرف می زنیم. شما چند سیستم عامل چینی سراغ دارید؟ چند برنامه کاربردی معروف دسکتاپ یا موبایل چینی نصب کردید؟
یک احتمال دیگر هم برای عدم توسعه نرم افزار وجود دارد و آن موانع فرهنگی است. جفری کاپس طی یک مقاله در Fast Company می گوید تفکر طراحی صنعتی هنوز برای چینی های معاصر یک مفهوم جدید است: در سطوح بنیادین فرهنگی، تفکر طراحی صنعتی یک چالش برای وضع موجود است. این تفکر یک فرآیند تدریجی برای بهبود محصول در نسل بعدی نیست. کاپس می گوید: طراحی صنعتی برای شرکت های چینی یعنی دریافت ویژگی های مثبت دو محصول و ترکیب آن ها با یکدیگر برای ساختن یک محصول جدید. شاید این نوع نگرش کمی افراطی باشد و نتوان آن را به کل شرکت های فناوری چینی نسبت داد ولی باید تاکید نمود صنعت تکنولوژی چین هنوز نتوانسته است محصولی مانند آی پد یا آی فون به دنیا معرفی کند.
چین طبل تو خالی نیست!
با این وجود، نباید چین را حداقل در صنعت IT همانند کشورهای دیگر آسیایی پنداشت که فقط سخنرانی می نمایند و رویاهاشان را به زبان می آورند. کشورهایی که در یک دوره فراوری و طراحی محصولات امریکایی را به چالش می کشند و بعد خیلی زود سقوط می نمایند. در دهه 1980 کشور ژاپن با فراوری خودرو و محصولات الکترونیکی از همتایان امریکایی خود پیشی گرفت. واسرمن معتقد است در دهه 1980، شرکت سونی، اپل زمان خود بود. اما وقتی شرکت های امریکایی بیدار شدند و متوجه خیزشی که در ژاپن اتفاق افتاده شدند، واسرمن و افرادی شبیه او با دوربین ها و کلیپ بورد در دست راهی این کشور شدند و از کارخانه ها به خصوص سیستم های کنترل کیفیت کپی برداری کردند. به گفته خود واسرمن، ما در ژاپن به مدرسه می رفتیم. در نهایت، امریکایی ها توانستند از ژاپنی ها جلو بزنند و ژاپن وارد حاشیه ای از فناوری گردد که هنوز خاتمه نیافته است.
این داستان ممکن است دوباره برای چین و امریکا اتفاق بیفتد. نوآوری در طراحی بخش مهمی از اقتصاد است. طراحی پیشانی و بخش آغازین نوآوری است که درها را به روی کارآفرینی باز می نماید. خود کارآفرینی موتور محرک و رشد اقتصاد با بالاترین ارزش افزوده است. اگر چینی ها بتوانند طراحی و خلاقیت را به محصولاتشان اضافه نمایند، دور نیست ببینیم امریکایی ها در چین به مدرسه بروند و درس آموزی نمایند. همان طور که در چهار دهه پیش چینی ها سر کلاس شرکت های امریکایی نشستند و الفبای فناوری را یاد دریافتد و بردند در کشور خودشان به کار دریافتد و اکنون ارتشی از مهندسان چینی آماده جنگیدن هستند.
شاید اما نه به این زودی
خود کارشناسان چینی هم اعتقاد دارند با همه رشد و توسعه فناوری که در چین اتفاق افتاده است، به این زودی ها دره سیلیکون دوم ساخته نخواهد شد. آینده ای احتمال دارد اما در کوتاه مدت امکان پذیر نیست. اسکات آنتونی، یکی از مدیران سنگاپوری می گوید: خیلی سخت است تصور کنیم در این زمان شهرهایی مانند شن ژن و پکن گوی سبقت را از دره سیلیکون بربایند و به یک هات اسپات و لیدر فناوری تبدیل شوند. چون دره سیلیکون ترکیبی منحصربه فرد از زیرساخت درست، فریم ورکی از قوانین حقوقی و تاریخچه ای از آغاز و پشتیبانی رشد استارت آپ ها و کارآفرینی ها است. این سخنان به معنای این نیست که باور نداریم یک انقلاب فناوری در پکن، شن ژن و شهرهای دیگر چین اتفاق افتاده است و دارند به قطب منطقه تبدیل می شوند بلکه پیروزیت پشت پیروزیت دلیلی برای آغاز تازه نیست. بسیاری از شهرهای دیگر مانند سنگاپور، مانیل، سیدنی، جاکارتا، لندن، بوستون، برلین و غیره برای تبدیل شدن به مرکز تحولات منطقه خیر برداشتند.
آموزش یکی از مهم ترین سرفصل های نیل به این مقصود است. وجود دانشگاه هایی مانند استنفورد و برکلی کالیفرنیا در کنار دره سیلیکون نقش بزرگی برای توسعه فناوری ایفا کردند. این دانشگاه ها مرکز و قلب تپنده منابع و تحقیقات بودند. چین هم دانشگاه های قدرتمندی دارد ولی ممکن است سازوکار آن ها درست نباشد و آزادی لازم برای پرورش ایده ها را به دانشجویان و اساتید ندهند. در حال حاضر، بسیاری از نوآوری ها در چین درون آزمایشگاه های شرکت های تجاری اتفاق می افتد و دانشگاه ها زیاد درگیر بازار نیستند. این سیستم نمی تواند تضمین کند همواره خلاقیت و نوآوری وجود داشته باشد و چندین دهه نیروهای انسانی مبدع دم دست شرکت های طراح فناوری هستند. زبان هم می تواند یکی دیگر از چالش های چین باشد. بسیاری از استارت آپ های چینی به زبان این کشور راه اندازی می شوند و بعد خیلی به سختی می توانند به زبان دیگری مانند انگلیسی مهاجرت نمایند.
در خاتمه اجازه بدهید به یک سوال مهم جواب بدهیم: چین توانایی تبدیل شدن به یک قدرت نوآوری قدرتمند را دارد؟ جواب آری است و در آینده خواهد شد.
منبع: + و + و + و +
منبع: یک پزشک