یادداشت فیلم شنای پروانه؛ یک تجربه نه چندان ویژه

به گزارش تور ایتالیا ارزان، امیررضا شیروانیون| اولین تجربه بلند محمد کارت تجربه تازه ای نیست؛ چه برای خودش چه برای سینمای اجتماعی دهه اخیر ایران. داستانی در دل اشرار جنوب شهر که با یک التهاب آشنا آغاز می گردد؛ پخش فیلمی از یک زن و به جوش آمدن غیرت مردانه. چنین سوژه ای به راحتی پتانسیل به هرز رفتن دارد؛ با روده درازی های کلیشه ای و نخ نما، برجسته کردن همان تماتیک های همیشگی و عربده کشی های سرسام آور.

یادداشت فیلم شنای پروانه؛ یک تجربه نه چندان ویژه

در شنای پروانه نیز باز با این پکیج مواجهیم. کارت اما کوشش می نماید با خلق شخصیتی ناهمرنگِ این جماعت و واجد نوعی عقلانیت که با انتخابش پیش از آغاز داستان فیلم (رفتن از محله شر) چنین انتظاری می سازد، رویکرد تازه ای پیش بگیرد. بعد از اتفاقات پانزده دقیقه ابتدایی، با داستان مردی در صدد انتقام روبه رو هستیم. مردی بیزار از مناسبات پیرامونش که حالا برای انجام ماموریت، ناگزیر به حرف زدن با زبان دیگری ا ست. حجت (با بازی خوب جواد عزتی) که برای نجات برادرش و مهمتر از آن ادای دین به همسر او و پاک کردن حسابش با خویش، راهیِ ماجراجویی خطرناکی می گردد.

مشکل اما در معرفی ناقص شخصیت حجت است که فدای خلق یک آغاز ملتهب شده و مخاطب بدون شناخت درست این شخصیت، محکوم به همراهی او در این سفر است. مشخصا وقتی شخصیت اصلی فیلم برای مخاطب ملموس نگردد، موقعیت ها نهایتا به برانگیختگی های هیجانی و لحظه ای او می انجامد که فاقد هرگونه عمق دراماتیک هستند.

کارت کوششش را برای کنترل ایده های فرعی می نماید. اجتنابی درست از غرق شدنِ بی مورد در هر یک از موقعیت هایی که حجت در پی کشف حقیقت با آن ها روبه رو می گردد. مشکل اما در نامتوازن بودن این موقعیت هاست. سکانس مربوط به جست وجوی رضا زارع میان کارتن خواب ها خوب از آب در آمده که زمینه چینی خوبی هم برای آن می گردد اما در مقابل، موقعیت هایی که به ترتیب با حضور علی خرسند (با یک بازی متوسط) و پانته آ بهرام (با حضوری جالب توجه) می بینیم، سرسری نوشته و اجرا شده و به جای پیشبرد دراماتیک داستان، کارکردی مستندگونه (شبیه به حضور سر زده گروه مستند شوک) پیدا می نمایند که ناشی از ذوق زدگی فیلمساز برای به وجد آوردن مخاطب عام و چنگ زدن به کلیشه های مرسوم است. در سکانس بازپرسی از آدم فروش ها همان کنترل نصفه و نیمه اش را نیز از دست می دهد که به کاریکاتوریزه شدن آن منجر می گردد.

پیچش های داستانی دقایق انتهایی فیلم به دلیل ضعف در شخصیت پردازی ها و مسئله نشدنِ دنیا فیلم برای مخاطب، بی مزه جلوه می نماید و بی رحمی دنیا فیلم در قبال حجت و حال رنجور او در یک سوم انتهای، در مقایسه با نمونه مشابه در مغزهای کوچک زنگ زده و شخصیت نوید محمدزاده، نمونه نازل تری ا ست و به دلیل تفاوت اثرگذاری دو شخصیت بر مخاطب، فاقد وجه ماندگار آن شمایل می گردد. انتها فیلم اما با همراهی اکت انتهایی حجت در پاسخ به بی رحمی روا شده بر او، قابل توجه است که البته در انتخاب نمای انتهای یک بی سلیقگی محض صورت می گیرد.

به طور کلی اولین تجربه بلندِ کارت، تجربه ویژه ای نیست و این ستایش های بیش از حد، شبیه آنچه برای سعید روستایی رخ داد، نگران نماینده است. امید که با فاصله گیری از قراردادهای نازل سینمای اجتماعی، از هوش و استعدادش برای خلق اثری ورای این قراردادها بهره گیرد.

یادداشت فیلم شنای پروانه بازتاب دیدگاه های شخصی نویسنده است و لزوما موضع خبرنگاران مگ نیست.

آخرین اخبار و اطلاعات درباره فیلم های مختلف جشنواره را در بخوانید.

در روزهای جشنواره فیلم فجر 98 نویسنده خبرنگاران مگ بشوید

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 6 فروردین 1399 بروزرسانی: 5 مهر 1399 گردآورنده: italyro.ir شناسه مطلب: 955

به "یادداشت فیلم شنای پروانه؛ یک تجربه نه چندان ویژه" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "یادداشت فیلم شنای پروانه؛ یک تجربه نه چندان ویژه"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید