افسردگی خندان؛ شاید شما هم دچارش باشید! - تور ایتالیا ارزان

اما مسئله اینجاست که گاهی نمی توان متوجه علائم شد، نه به این دلیل که وجود ندارند، بلکه به این دلیل که مخفی اند. شاید تمام احساسات مربوط به افسردگی را حس کنید، اما همچنان با لبخندی روی لب ها به محل کارتان بروید و با روی خندان با دوستان و خانواده برخورد کنید.

این حالت شما چیزی است که به آن افسردگی خندان می گویند. این عبارت، ضد و نقیض به نظر می رسد، اما در واقع اینطور نیست. در این مطلب هر آنچه که باید در خصوص افسردگی خندان بدانید به شما می گوییم.

افسردگی خندان دقیقا چیست؟

افرادی که دچار افسردگی خندان هستند معمولا علائم خود را پنهان می نمایند. آن ها هر روز از خواب بیدار می شوند، لباس می پوشند و آماده رفتن به محل کار می شوند، این اشخاص با دیگران جوری تعامل دارند که کاملا متضاد با احساسات درون شان است.

افسردگی خندان، حالت مزمنی از اندوه است که می تواند شامل تغییرات خواب یا اشتها، احساس ناامیدی یا خستگی، حملات پانیک و از دست دادن علاقه نسبت به فعالیت هایی که قبلا مورد علاقه بوده اند گردد. پس می بینید که افسردگی خندان یک پدیده کاملا واقعی است که می تواند شما را دچار دردی جدی کند.

چرا احتمالا تا به حال چیزی در خصوص افسردگی خندان نشنیده اید؟

اگر در فهرست اختلالات روحی روانی جستجو کنید شاید افسردگی خندان را پیدا نکنید، اما کارشناسان به طور معمول این عبارت را برای افسردگی های خفیف تا میانه به کار می برند، مخصوصا زمانی که کسی برای درخواست یاری به آن ها مراجعه می نماید و نمی داند مشکلش چیست.

روانشناسان می گویند باید از عباراتی استفاده کرد که مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار نمایند و افسردگی را پدیده ای دور از فکر ندانند، و همین تشویق شان می نماید تا در صورت احتیاج به یاری، اقدام نمایند. خیلی از افراد نمی دانند چیزی که تجربه اش می نمایند می تواند افسردگی باشد.

معرفی عبارت افسردگی خندان یاری زیادی به برطرف این باور نادرست می نماید که، فرد افسرده فقط کسی است که تمام روز در رختخواب می ماند و حوصله انجام هیچ کاری را ندارد.

هرچند بعضی از افرادی که افسردگی دارند از رختخواب بیرون نمی آیند، اما خیلی های دیگر می توانند کارشان را انجام دهند، از خانواده خود مراقبت نمایند و حتی لبخند بزنند، بخندند و یا حس شوخ طبعی خود را حفظ نمایند. این طرز فکر که باید خوب و سرحال باشید، چون در چارچوب کلیشه اش بیماری روانی قرار نمی گیرید، در بلند مدت می تواند به سلامت جسم و روح تان لطمه بزند.

از کجا بدانید افسردگی خندان دارید؟

این سوال، یک جواب ندارد، اما علائم و نشانه های زیادی وجود دارند که باید به آن ها توجه کنید. اگر در خاتمه هر روزتان احساس می کنید کاملا انرژی تان تحلیل رفته و دلیلش را هم نمی دانید، پس یعنی مدام در حال کلنجار های هیجانی و مبارزه با افسردگی تان هستید.

علائم فیزیکی افسردگی خندان

صبح ها برای بیدار شدن از خواب و بیرون آمدن از رختخواب، مرتب و آراسته شدن و رفتن به محل کار خیلی باید کوشش کنید. وقتی هم که به محل کارتان می رسید می توانید نقش یک آدم شاد را بازی کنید، اما از درون احساس تهی بودن و فاصله داشتن با دیگران می کنید.

روز کاری تان را می توانید به خوبی طی کنید، با موفقیت به انجام مسئولیت های تان بپردازید و امور را پیش ببرید، اما برای حفظ تمرکزتان می جنگید. وقتی بالاخره به خانه برمی شد آنقدر خسته و فرسوده اید که حوصله رسیدگی به مسئولیت های خانوادگی و حتی رسیدگی به خورد و خوراک خودتان را هم ندارید و قبل از شام به رختخواب تان می خزید.

برای مراقب از خودتان هیچ کاری نمی کنید. آنقدر انرژی برای ظاهرسازی تان صرف می کنید که هیچ توانی برای ورزش کردن، درست کردن غذا های سالم و وقت صرف کردن با دوستان و سرگرمی باقی نمی ماند.

به طور پیوسته در یک سیکل معیوب از هیجانات منفی گرفتارید، بابت بی حس و حال بودن تان یا احساس گناه می کنید یا احساس شرمندگی، و یا وقتی که نمی توانید انرژی لازم برای انجام کاری را پیدا کنید، از دست خودتان خشمگین می شوید و خود را تنبل و به درد نخور می دانید.

درگیر چیزی به نام افکار خودکُشی منفعل هستید، یعنی عملا برنامه ای نمی چینید تا خودتان را از زندگی خلاص کنید، اما از فکر اینکه ممکن است ناگهان بمیرید (مثلا در یک تصادف اتومبیل)، ناراحت نمی شوید یا استرس نمی گیرید.

من فکر می کنم افسردگ خندان دارم، حالا چه باید بکنم؟

اول از همه سعی کنید هر گونه فکر و احساس سرزنش و شرمندگی و گناه مرتبط با افسردگی تان را کنار بگذارید. هیچ دلیلی وجود ندارد که از گفتن اینکه افسرده اید یا احتیاج به یاری دارید خجالت بکشید.

سپس در اولین فرصت و هر چه سریع تر سراغ یک روانشناس بروید تا او علائم تان را ارزیابی کند. خیلی مهم است که تشخیص رسمی افسردگی داده گردد و بدانید دچار کدام نوعش هستید تا راه چاره درمانی مناسب انتخاب گردد.

گام بعدی، انتخاب شیوه درمانی است. خوشبختانه آپشن های زیادی دارید: تغییراتی در سبک زندگی، دارودرمانی و .... ممکن است ترکیبی از چند روش مناسب شما باشد.

تغییرات سبک زندگی شامل توجه و اهمیت بیشتر نسبت به تغذیه، خواب و ورزش می گردد. دارودرمانی نیز معمولا شامل مصرف دارو های مهار نماینده های انتخابی بازجذب سروتونین می گردد مانند پروزاک، زولوفت یا پاکسیل. در کنار دارودرمانی می تواند رفتار درمانی شناختی را نیز در پیش بگیرید که به شما یاد داده می گردد چگونه افکار و رفتار خود را کنترل کنید تا حال عمومی تان بهتر گردد.

هر درمانی که انتخاب می کنید مهم است که هم یاری حرفه ای دریافت کنید و هم حمایت افراد خانواده و دوستان مورد اعتماد خود را داشته باشید. درمان افسردگی نیز مانند هر بیماری دیگری، به زمان احتیاج دارید، اما مطمئنان به مرور احساس خواهید کرد که حال تان بهتر می گردد.

تمرین روزانه برای دوست داشتن خودتان و جا انداختن این طرز فکر که لزومی ندارد برترین باشید، قدم بسیار مهمی برای رسیدن به حال خوب است.

منبع: womenshealthmag

پ